به این پنج آیه (آیات 1 تا 5) از سوره المسد(لهب) توجه کنید و از خود بپرسید آیا چنین عجز و ناتوانی را از یک خالق هستی میتوان توقع داشت!؟ یا نه این لحن سخن گفتن از یک آفریننده دانا و حکیم نیست بلکه انسانیست که این گفتار را به او نسبت داده است!
سوره المسد، آیه های 1 تا 5
» بريده باد دو دست ابولهب، و مرگ بر او باد.
دارايى او و آنچه اندوخت، سودش نکرد.
بزودى در آتشى پر زبانه درآيد.
و زنش، آن هيمهکش [آتش فروز]، بر گردنش طنابى از ليف خرماست. «
این انسان مورد نظر که محمّد باشد، ادعا میکرد غیر از الله خدائی نیست و او با همین خدای واحد دائم در ارتباط است!
عمویش ابولهب، سخنان او را قبول نداشت و میگفت: که من او را از کودکی میشناسم، او انسانی است متوهم.
محمّد هم از دست کنایه ها و گفتارهای عمویش به ستوه آمده بود، بنابراین برای اینکه عمق خشم خویش را نسبت به او نشان دهد جملاتی را ناشیانه از قول الله بصورت آیه بیان می نمود، این جملات در واقع چیزی جز ناسزاگوئی و دشنام به ابولهب و زنش نبودند، همانگونه که در آیات فوق خوانده اید، الله (خدای عرب) آرزوی بریده شدن دو دست ابولهب و مرگ او را دارد! وی حتی به زن ابولهب هم رحم نکرده است! جالب است بدانیم این آرزوی نفرین محمّد از زبان الله هیچگاه تحقق پیدا نکرد! و جالبتر اینکه الله بیان مینماید در جهنم بر گردن زن ابولهب طنابی از لیف خرماست، طنابی که الله آنرا خوب میشناسد!
البته این فحاشی ها و مرگ گفتنهای محمّد از زبان الله ابتدا فقط در حد گفتاری در اوایل اسلام و در مکه از روی درماندگی بوده است و وی هنوز از به قدرت رسیدن خود زیر سایه شمشیر دوزدان مدینه با خبر نبوده و حتی تصورش را هم نمی کرده است و طراحی این دست به شمشیر بردن ها برای باج گیری و زورگوئی، راهزنی، تجاوز، قتل و غارت و کشتار بعد ها در مدینه ریخته شد.
امّا در اینجا در رابطه با آیه های فوق پرسش هایی مطرح است و آن اینکه:
آیا منطقی است که خدا اقدام به نفرین کسی نماید، آرزوی بریده شدن دو دست انسانی را داشته باشد و همزمان به همسرش هم توهین و فحاشی کند؟ آیا هیچ عقل سالمی چنین خدایی را می پذیرد؟
آیا شان موجودی که خود را خدا میداند این است که خود را درگیر ابولهب و زنش نماید؟ این چه خدائی است که خواهان مرگ ابولهب میباشد! آیا شأن خداوندی خدا این است که مرگ بر ابولهب را سر دهد؟
باید قبول کرد این آرزوی نفرین گونه از سوی کسی که همه چیز با یک اراده از سوی او به وقوع میپیوندد کاملا مسخره، احمقانه و دور از باور اندیشمندانه یک انسان خِردورز به نظر میرسد.
آیا خود این موضوع و موارد دیگر مطرح شده در بالا بهترین دلایل بر رد این الله و شیاد بودن محمّد نیست؟